باز باران می کند گل!!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!
ما در زمینی زندگی می کنیم که هر لحظه، بخشی از آن روشن و بخشی تاریک است و انتظار داریم ساکنانش همگی در روشنی و خوشی باشند!!!
به کدامین گناه...
چرا به دستشان بهانه دهیم با اعمال باطل؟؟!!
این تصاویر از سایت یاهو گرفته شده است. سلام بر امام حسین(ع)
و مرد میخواهد این را فهمیدن و فهماندن...
مجری یکی از برنامه های شبکه قرآن در پایان برنامه اش که منتسب به امام حسین (ع) هست چنین تفسیر میدارد "به راستی که شباهتی عظیم هست بین کربلا و قرآن. آخرین شهیدان کربلا طفلانی کوچک بودند و آخرین سوره های قرآن هم کوچک اند و این شباهتی است عظیم "
فقط آخرین سوره های قرآن از لحاظ حجم کوچک اند و نوشته های دیگر پایانی بلند دارند؟!
نه شهیدان، طفلانی کوچک بودند و نه آخرین سوره های قرآن کوچک اند. درک میخواهد برای فهمیدن بلندی و بزرگی آنان
باشد که در این ایام درست درکشان کنیم.
اگر نوشتن نبود ، ملا نبود و اینجا نبود تا الان حساب آخرتمون هم تموم کرده بودیم و بعد از تسویه حساب ، با خدا تصفیه! می شدیم و جلوی بهشت در انتظار حوران! بودیم ، حیف شد این وبلاگ چه فرصتی را ازمون گرفت!
ادامه ی داستان حسنک کجایی؟
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّـهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينً
ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیر از مؤمنان، کافران را ولّی و تکیهگاه خود قرار ندهید! آیا میخواهید (با این عمل،) دلیل آشکاری بر ضدّ خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!
سوره ی نسا - آیه ی ۱۴۴
به مناسبت روز ملی شعر و ادب [پارسی!!!]
در یکی از نشریات استانی خبری بدین مضمون درج شده بود "معتادان پس از بهبودی 10 میلیون تومان وام میگیرند"
همه ی ما حداقل یکبار تو زندگی گذارمان به این محل افتاده هست. در ادامه ی مطلب از زیباییها و خاطرات خوشی که در این مکان برای اکثرمان اتفاق افتاده و هر روزه هم در حال اتفاق افتادن هست و شاهد و ناظرش هستیم برایتان نوشته ایم...
ملا این روزها علاقه ی شدیدی به هنر عکاسی پیدا کرده. عکس های زیبایی از محیط گرمی تهیه کرده تا در وبلاگ قرار دهد تا شهر تاریخی خود را بشناساند.
فصل پاییز، فصل باران نزدیکه... فصل نعمت خدا... عکسی از خیابان بارانی در فصل بهار... (رو به روی مسجد امام حسین علیه السلام)
برای دیدن عکس های بیشتر به ادامه ی مطلب مراجعه کنید...
ادامه ی مطلب رو حتما بخوانید...
سایتی قرآنی با امکانات بی نظیر از جمله:
۱. متن کامل قرآن با انواع فونت های زیبا
۲. ترجمه های مختلف به حدود چهل زبان دنیا و تفسیرهای گوناگون
۳. گوش دادن به قرآن با صدای بیش از بیست قاری مختلف و هم چنین گوش دادن به ترجمه های آذربایجانی، انگلیسی و فارسی
۴. قرائت آیه ها به صورت دو، سه و چند بار تکرار
۵. کاربرد آسان، و جست و جو بر اساس جزء، سوره، آیه و صفحه
۶. جست و جوی کلمات از متن قرآن کریم
و امکانات دیگر
حتما به سایت تنزیل مراجعه کنید:
با توجه به این که ملا نصرالدین بر اساس دغدغه های فرهنگی پایه گذاری شده است و مسائل مختلف فرهنگی در ان لحاظ می شود، یک سوال را به صورت استفتا از دفتر آیت الله مکارم شیرازی پرسیدیم تا پاسخ آن را برای کاربران محترم وبلاگ تقدیم کنیم.
این سوال را اواخر ماه رمضان امسال از طریق سایت آیت الله مکارم شیرازی ارسال کردیم و امروز پاسخ آن به ایمیل بنده ارسال شده است.
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی
با سلام خدمت حضرت آیت الله مکارم شیرازی گاهی در برخی منابر برخی مطالبی گفته می شود که باور آن بر اساس دیدگاهی که بنده از اسلام دارم، سخت است. مثلا این که امام زمان (عج) به شکل سائل ممکن است بر سر راه شیعیان قرار گیرد تا آن ها را مورد آزمایش قرار دهد؛ یا این که امام علی (ع) خود بر سر جنازه ی خود حاضر شده است... این ها مسائلی است که در سخن رانی های ماه رمضان در شهر ما گفته می شود. نظر شما در این موارد چیست. آیا سندی در این رابطه در متون شیعه وجود دارد؟ اگر نه وظیفه ی ما در این رابطه چیست؟
|
بسم الله الرحمن الرحيم :: با اهداء سلام و تحيت؛ پاسخ : این گونه مطالب را در منابع معتبر نیافتیم و می توانید با زبان خوب گویندگان آن را ارشاد نمایید تا از بیان دوباره آنها بپرهیزند. همیشه موفق باشید دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی / بخش استفتائات |
و من آيته ان خلق لكم من انفسكم ازوجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه ان فى ذلك لايات لقوم يتفكرون سوره ی روم، آیه ی 21 |
|
دقت: جان من؛ خیلی جدی نگیرید، نگارنده هنگام نگارش سطور زیر خیلی عصبانی است که، آقا جان! یکی از درد دل مردها بنویسه... امان از دست این زن ها! اصلا نمی دونم چرا بهشون میگن جنس ضعیف...
|
برخی وقایع به خودی خود طنز محسوب می شوند، شاید این اتفاق هم جزئی از آن ها باشد:
چند وقت پیش توی تاکسی پسری کنارم نشست با شلواری که اصلا نمی شد بهش شلوار گفت... در هر چند سانتی متر یه جاش پاره شده بود... یه لحظه که چشمم به شلوارش افتاد فکر کردم تازه دعوا کرده خواستم بگم، ببخشید آقا چه بلایی سرتون اومده که یهو صورتشو دیدم... یه صورت پسرانه!! با خطوط دور چشم و رنگ و لعاب های مختلف و لب رنگ شده و فیس و افاده ی مردانه... |
|
چند سالی است که ما ایرانیان عزیز به خودکفایی در زمینه ی تولید گندم دست یافته ایم. ملا نصرالدّین هم که نخود هر آشی تشریف دارند، در این زمینه نظرات کارشناسی خود را ارائه دادند که از آنجایی که خیلی مهم بود نظرات ایشان، به سمع و نظر خوانندگان محترم می رسانیم...
ملا نصرالدّین اعلام داشتند که روش های مختلفی برای خودکفایی در زمینه ی تولید گندم وجود دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از:
1. گندم تولید کنیم، خیلی زیاد...
در این روش که خیلی زحمتش زیاد است و خیلی دیر جواب می دهد، باید گندم تولید کنیم واقعا...
2. روی کاغذها بنویسیم که ما خودکفا شده ایم و توی تلویزیون هم بگوییم ما خودکفا شده ایم...
خوب این هم روشی است...
3. اصلا نان گندم نخوریم.
در این روش هم که مهم ترین روش است و خیلی زود جواب می دهد، از آن جایی که گندمی استفاده نمی شود، خیلی زودتر خودکفا می شویم. از نظر ملا این روش خیلی روش خوبی است و نشانه هایی از آن نیز در شهر همه چی تمام ما مشاهده می شود.
باور کنید... (وگر نه کلیک کنید)
امید است باشگاه فرهنگی، ورزشی، پرورشی و... واقع در بهترین نقطه ی شهر متعلق به مدرسه ی راهنمایی محلاتی قبل از قیامت به بهره برداری رسیده و مورد استفاده ی انسال بعدی قرار گیرد. (آمین یا رب العالمین)
یکی از شاهدان عینی حادثه ی کلنگ زنی پربرکت این طرح عظیم کهکشان راه پیری چنین اظهار می دارد: سال اول راهنمایی در این مدرسه مشغول کسب فیوضات علمی بودم که از هر دانش آموز ده هزار تومان گرفتند (در آن زمان به اندازه ی هزینه ی ازدواج یک زوج مسرف گناهکار بود) و قول (گول) دادند که سال بعد در همین باشگاه به ورزش خواهید پرداخت ما هم که آن موقع تفاوت بین ق و گ را نمیدانستیم پول را دادیم اما بنده که بعد از آن ماجرا 6 سال در مدرسه درس خواندم و 2 سال در دانشگاه و 2 سال هم سربازی کردم کنون می بینم هنوز این طرح عظیم الجثه ناتمام مانده و میوه ای از آن چیده نشده است این عزیز بزرگترین آرزویش را بازی کردن ندیده اش در دوره ی راهنمایی با سیستم 3-3-6 در داخل این سالن بیان می کند. ما هم می دانیم آرزو بر جوانان عیب نیست! بی شک روزی خواهد رسید که تمامی طرح های ریز و درشت ما این چنین پربار بوده و رمز و راز آن آموزش همگانی داده خواهد شد. نگران هم نیستیم که بعد از افتتاح آن اتفاقی ناگوار برای ساختمان آن بیفتد چون اطمینانی از جنس ایمان داریم که هیچ مضایقه ای در تحکیم پایه های آن صورت نگرفته است و نیز در حفظ و نگهداری آن نهایت تلاش ها را خواهند نمود آن طوریکه برای بهره برداری آن عمل نموده اند.
1. دیروز توی تلویزیون از فواید آجیل و مخصوصا پسته بحث می شد.
2. جدیدا به قول بعضی ها؛ فرزند بیشتر زندگی بهتر... هر چند گوشت کیلویی 25 تومان باشه...
3. هنوز هم خیاط ها برای شلوار جیب می دوزند.
4. پس از سال ها خانواده ی ما هم عید نوروز مسافرت رفت. (البته فقط جهت کاهش!!! هزینه ها)
5. عید شما مبارک.
عکس فوق فقط جهت ایجاد آب گرفتگی در قسمت دهان و تجربه ی حس سوزش و ارضای حس مردم آزاری آماده شده است. (خیلی حال دارد)
هر روز که در آن معصیت خدا نباشد، آن روز عید است. - امام علی (ع)
چرشنبه بایرامی موبارک اولسون.
![]() | 20 اسفند 1411 هجری شمسی: همین امروز باز از پسر ملاّ نامه ای به ملا رسید که ملا تصمیم گرفت نامه را در وبلاگش قرار دهد و به همین منظور نامه ی مذکور را ترجمه کرده و تحویل بنده داده است تا در وبلاگ ملا قرار دهم. پسر ملا برای شرکت مراسمی مذهبی و مقدس از چند روز پیش در ونزولله حاضر شده است تا در ثواب این امر مقدس شریک شده باشد... زیارتش قبول حق. چند روز پیش سالگرد شهادت یکی از بزرگان تاریخ بود و پسر ملا برای شرکت در این فریضه ی دینی که برای هر مسلمانی لازم است به ونزولله سفر کرده است... در ادامه ی مطلب متن نامه را مطالعه کنید. |
![]() |
آبراهام لینکلن: بیزیم ثروتیمیزین دوغرو معیاری بودور کی، پولوموزو ایتیرسک دَگریمیز نه قدر اولمالی دیر.
ای دولار ای جان ناقابل سنه قوربان اولار... گؤرمگین گئندن بو گوءن هر دردیمه درمان اولار |
حتما اوخویون...
25 بهمن 1411 هجری: (بیست سال بعد)
امروز نامه ای از پسر ملا از شهر فرنگ به دستش رسید که اوضاع درهم و برهم آن جا را از نزدیک برای ملا گزارش کرده است... ملا هم که لطف کردند و ترجمه ی این نامه را برای ما ارسال نمودند تا برای مطالعه ی خوانندگان وبلاگ در اینجا مرقوم نماییم!!!
باور نمی کنید؛ این هم تصویر مرقومه ی ارسالی فرزند ملا به خط فرنگی...
سلام عزیز اوخوجولار...
ملا نصرالدّینین نئچه آیلیق وبلاگیندان اوزاقلیغی چتین اولسایدی دا داها سونا چاتدی و ملاّ نصرالدّین بو گوءن امتحان وئریب گلدی. بوندان سونرا یئنه تئز- تئز بو وبلاگی یئنی یازی لار و یئنی شعرلر ایله تزه له مگه چالیشاجاق.
اومیدیمیز وار کی داها آرتیق خدمتینیزده اولا بیلک.
تئز گلین، چون یولدان الان، مولاّ نصرالدّین گلیب
بیر قوجاق سئوگییله آی جان مولاّ نصرالدّین گلیب
بیر اوءرک سؤز واردی هر سطرینده، هر بیر کلمه ده
خوش گلیبدیر امتحاندان مولاّ نصرالدّین گلیب...
(هئچ اولماسا اؤزوموز اؤزوموزه خوش گلدین وئرک...)
مطلبی که خواهید خواند مطلبی ارسالی از خانم "ندا صمدی" است که به ایمیل ملا نصرالدّین ارسال شده است.
مخاطبین محترم وبلاگ می توانند مطالب و عکس های خود را به ایمیل ملا به آدرس زیر ارسال کنند...
|
|
با سلام...
ملاّ نصرالدّین طی پیامی نزدیک بودن بازگشت خود را به عرصه ی نویسندگی اعلام داشته است...
این هم کاریکاتوری برای نظر دهی دوستان...